انهدام آینده
نمیتوانیم آینده را ببینیم یا آن را تعیین کنیم اما میتوانیم آن را تصور کنیم و احتمالا مسیرش را تغییر دهیم.
تصورات ما از آینده منجر به شکلگیری انتظارات ذهنی ما از آینده میشود و همین انتظارات است که واکنش امروز ما را بر میانگیزد. وقتی واکنش نشان دادیم، به نوعی در ساخت آینده نقش ایفا کردهایم. ما به آنچه نشانههای قابل فهم از آینده نشان میدهند پاسخ داده و رفتارمان را بر اساس آنچه انتظار داریم در آینده اتفاق بیفتد تطبیق میدهیم.
پس رفتارها و کنشهای ماست که آینده را میسازد. ما یک جامعه بزرگ هستیم و زمانی که اکثریت مان خوشحال باشیم، آینده همراه با امید خواهد بود و اگر ناامید باشیم،فردای ما تیره و تار خواهد شد.
چه کسانی میتوانند ما را امیدوار یا ناامید کنند؟
هیچ کس نمیتواند آینده را پیشبینی کند اما حکمرانان میتوانند آینده را برای ما بسازند یا نابودش کنند.
حکومتها میتوانند به گونهای سیاستگذاری کنند که مردم نسبت به تحولات آینده بدبین شده و رفتار آنها بر اساس همین بدبینی، آینده را شکل دهد یا برعکس، ذهنیت و تصوری را در مردم ایجاد کنند که مردم نسبت به آینده خوشبین شده و رفتار آنها بر اساس همین خوشبینی آینده را بسازد.
رفتاری که حکمرانان در پیش میگیرند،سیاستهایی که اعمال میکنند، آزمون و خطای آنها، اظهارنظرشان، موضع گیریهایشان و مجموعه کنشها و واکنشهایی که اصحاب قدرت در پیش میگیرند، قطعا بر آینده ما اثر خواهد گذاشت.
آیا انتظار بیجایی است که از سیاستمداران بخواهیم تا بازگشت آرامش به کشور تقوای سیاسی پیشه کنند و اگر بلد نیستند خیر برسانند، لااقل شر نرسانند و بیش از این، آینده را تیره و تار نکنند.
محسن جلال پور
Report